حـــــــــلما

نقش زنان در ترویج فرهنگ ایثار و شهادت
Continue

ســـلام


به وبلاگ من خوش آمدید امیدوارم لحظات خوبی داشته باشید. برای تبادل لینک و یا مشاهده پروفایل من میتوانید از لینک های زیر استفاده کنید لطفا نظر یادت نره

پروفایل من - تماس با من

نویسندگان
برای رسیدن به بلندای بخشندگی باید از آز وجود خویش بگذری.


آخرین مطالب
آب و هوا
اوقات شرعی
فرازی از وصیت نامه شهدا
وصیت شهدا
حدیث
حدیث موضوعی
شوخ طبعی های دفاع مقدس
مهدویت امام زمان (عج)
طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
۳۰ بهمن ۹۴ ، ۱۷:۲۹

موضوعات روز

مفهوم انتخابات

 

 واژه « انتخابات» از ریشه عربی فعل « نخب» به معنای برگزیدن و اختیار کردن است و معادل اروپایی آن یعنی Election نیز به فعل لاتین Eligeve به معنای جدا کردن، سوا کردن و برگزیدن باز می‌گردد. از نظر علم معنا شناسی Semantics نیز این اصطلاح تغییر و تحولات معنایی وسیعی پیدا کرده است ولی در کاربرد رایج و عام آن به معنای روش یا شیوه‌ای است برای برگزیدن تعداد معینی از افراد از میان شمار کثیری از کسانی که برای تصدی یک منصب یا مقام خود را نامزد کرده‌اند.

در تعریف دیگری از انتخابات گفته شده است«

نتخابات مجموعه عملیاتی است که درجهت گزینش فرمانروایان یا تعیین ناظرانی برای مهارت قدرت تدبیر شده است.»

از این منظر، انتخابات ابزاری است که بوسیله آن می‌توان اراده شهروندان را در شکل‌گیری نهادهای سیاسی و تعیین متصدی اعمال اقتدار سیاسی مداخله داد.

رای دهنده ضمن رای دادن که عملی حقوقی- سیاسی محسوب می‌شود در حقیقت با برگزیدن نماینده و یا نمایندگان در اداره امور سیاسی جامعه خود مشارکت می‌کند. در واقع از طریق انتخابات است که به اعضای جامعه به صورت مستقیم و غیر مستقیم در شکل دادن به سیاست عمومی دخالت می‌نماید.

انتخابات در کنار دیگر ساز و کارهای مشارکت شهروندان به صورت انفرادی یا جمعی،گروهی و صنفی، همچنان به عنوان بارزترین و قابل اندازه‌گیری ترین نوع مشارکت مردم در عرصه سیاسی است. همچنین انتخابات از یک سو پایه‌های اجتماعی قدرت سیاسی را نشان می‌دهد و از سوی دیگر ملاک خوبی برای ارزیابی توزیع قدرت در جامعه است.

 اجزای متشکله انتخابات

 انتخابات و فضای محیط بر آن متشکل از اجزای زیر است:

1- برگزار کنندگان ( دولت، احزاب و گروه‌هایی که نامزدها به آنان وابسته‌اند)

2- انتخاب شوندگان (نامزدهای انتخاباتی که احیاناً وابستگی گروهی دارند و در کنار ویژگیهای شخصی ممکن است سوابق مدیریتی و خدمتی هم داشته باشند)

3- انتخاب کنندگان(کسانی که برای واگذاری قدرت و انتقال آن به نامزدهای انتخاباتی وارد عرصه انتخابات می‌شوند) اینان واجد شرایط رای دادن هستند که ممکن است وابستگی جزئی یا گرایشی نسبت به احزاب و گروه‌ها یا نامزدها داشته باشند و برپایی این گرایش و میزان اطلاعاتی که از موضوع‌های سیاسی دارند، دست به انتخابات بزنند.

4- نظامهای انتخاباتی (متشکل از قوانینی که هر کشور برای برگزاری انتخابات وضع کرده و می‌تواند شامل سن واجدان حق رای دادن یا نحوه گزینش نامزدها برای ورود به عرصه انتخابات باشد)

5- فضای حاکم بر جامعه (موضوعهای سیاسی و فضای فرهنگی- اجتماعی حاکم در زمان انتخابات)

در واقع بررسی انتخابات و مشارکت انتخاباتی به خوبی چگونگی رابطه متقابل جامعه و دولت را به نمایش می‌گذارد.

 انتخابات و مشارکت سیاسی مردم

شرکت در انتخابات عام‌ترین، سهل‌ترین و کم هزینه‌ترین نوع مشارکت سیاسی است و یکی از معیارهای مناسب برای کشف میزان مشارکت سیاسی مردم و لو به شکل کمی آن می‌باشد و تا حدودی انگیزه‌ها و عوامل تشدید کننده مشارکت، همچنین موانع مشارکت مردم را در عرصه فعالیتهای سیاسی نشان می‌دهد.

یکی از مشخصات انتخابات، خصلت « گزینشی» آن است. یعنی هم نامزدی انتخابات (البته در چارچوب قوانین) آزاد است و هم رای دهنده می‌تواند از میان نامزدهای مختلف اعلام شده، آزادانه آنهایی را که تمایل دارد، برگزیند.

در مورد ماهیت رای، دو نظریه را می‌توان ذکر کرد. دسته‌ای رای دادن را حق افراد می‌دانند و دسته دیگر آن را یک عمل اجتماعی و یک تکلیف برای افراد اجتماع می‌دانند.

نظریه اول مبتنی‌بر نظریه « حاکمیت تقسیم شده» می‌باشد. توضیح آنکه اگر حاکمیت مردم، ماحصل جمع سهام حاکمیت هر شهروند باشد پس صاحب سهم حاکمیت یعنی شهروند حق دارد که سازماندهی حکومت و صورت‌بندی اقتدار عالی سیاسی همکاری و مشارکت کند. اگر این همکاری و این مشارکت از راه انتخابات تحقق یابد پس هر شهروند حق دارد رای بدهد و هیچ مقامی نباید بتوان این حق را از او بگیرد. از سوی دیگر چون رای دادن حقی است متعلق به فرد، لذا وی مخیر است از آن استفاده کند یا خیر.

نظریه دوم ناشی از اندیشه «حاکمیت ملی» است. ملت کلیتی است تقسیم‌ناپذیر و حاکمیت متعلق به این کلیت یعنی ملت است نه شهروندانی که جزو عوامل سازنده آن هستند. اگر قدرت انتخاب کردن به یکایک شهروندان سپرده شده باشد نه از باب این است که خود اصالتاً صاحب این حق هستند بلکه با انجام یک عمل در گزینش کارگزاران حکومتی شرکت می‌جویند. شهروندان با رای دادن در واقع وظیفه اجتماعی خود را انجام می‌دهند. بنابراین اگر منافع جامعه ایجاب کند می‌توان رای دادن را به عنوان تکلیف صرف اجتماعی الزامی سازد و امتناع از آن را ممنوع نموده و حتی مجازات نماید.

به نظر می‌رسد نظریه‌ای که در برگیرنده هر دو نظریه باشد قابلیت کاربرد بیشتری داشته باشد. در این میان نظریه‌ای که با اصل آزادی انسانها در تعیین سرنوشت خود و نیز مسئولیت اجتماعی سازگاری بیشتری دارد، نظریه‌ای است که رای دادن را هم حق و هم تکلیف افراد جامعه می‌داند.

 کارکردهای انتخابات مردم سالار

در تبیین مشارکت عمومی و کارکردهای ویژه انتخابات می‌توان به موارد ذیل اشاره نمود:

1-  نقش وجود انتخابات و برگزاری متناوب و منظم و ادواری آن یکی از نشانه‌های بارز مشارکت سیاسی و مردم‌سالاری است بدین معنا که رای دهندگان بطور منظم و ادواری برای انتخاب نمایندگان سیاسی خود در انتخابات متعدد شرکت می‌کنند و آراء آنها همواره قدرت را به کسانی که برگزیده می‌شوند، تسلیم می‌کند. در نظامهای مردم‌سالار، انتخابات دوره‌ای فرصتی است برای مردم که به نظر خودشان را نسبت به شیوه حکومت و مدیریت یک دولت ابراز نمایند و اگر عدم رضایتی نسبت به آن داشته باشند،کسی یا گروهی دیگر را که صلاح‌تر و با کفایت‌تر می‌شناسند جایگزین سازند. بدین‌وسیله سیستم سیاسی رو به اصلاح و بهبودی و تکامل تدریجی پیش می‌رود.

2- یکی از مهمترین کارکردهای انتخابات، قاعده‌مند نمودن انتقال قدرت سیاسی از گروهی به گروه دیگر است. فقدان قاعده‌ای برای انتقال و توزیع قدرت سیاسی و مسئولیت اداره جامعه، مصائب سیاسی گوناگونی به دنبال می‌آورد. ایمان به وجود و کارکرد انتخابات به گروه‌هایی که برای تصاحب قدرت سیاسی به رقابت می‌پردازند، تضمین می‌دهد که بهترین راه و شیوه کسب قدرت، حضور در انتخابات است. کسب قدرت از راه انتخابات ضمن دارا بودن مشروعیت لازم از سوی مردم، مسالمت‌آمیزترین شیوه در رسیدن به اریکه قدرت است. انتخابات در سیاست صرف، بمانند یک تیغ دولبه می‌ماند، از یک طرف گروه یا شخصی را از قدرت و حکومت خلع ید می‌نماید و از طرف دیگر قدرت جدیدی را جایگزین می‌کند.

3- انتخابات زمینه‌های لازم برای چرخش نخبگان و دگرگونی در بخش‌هایی از گروه حاکمه را بطور مستمر فراهم می‌سازد. در یک نظام مردم سالار قدرت در چرخش است و بطور مداوم دست به دست می‌گردد. هیچ کس برای همیشه از دستیابی به قدرت محروم نمی‌شود. بنابراین رقابت و انتخابات به معنای نبرد مرگ و زندگی نیست. هنگامی که گروهی خود را بر سر دو راهی مرگ و زندگی ببیند، امکان مقاومت خشونت‌ آمیز در او افزایش می‌یابد، در حالیکه در یک نظام مردم سالار، انتخابات به معنای حذف از صحنه سیاست نیست بلکه چرخش سیاسی و دست به دست گشتن قدرت می باشد.

4- برگزاری انتخابات منظم عاملی در فرهنگ‌سازی سیاسی تلقی می‌گردد. فرهنگ سیاسی مقوله تحول‌پذیری است و شیوه عملکرد ساختار قدرت بر آن تاثیر می‌گذارد. انتظار اینکه فرهنگ سیاسی.

در نتیجه تحولات آموزشی و اقتصادی و تحرک اجتماعی دگرگون گردد، انتظار درستی است، اما نمی‌توان تصور کرد که بدون تغییر در ساختار قدرت این تغییر، همه جانبه و موثر باشد. در کل، نظام سیاسی رقابتی و مشارکت آمیز خود دستگاهی برای آموزش و تربیت سیاسی شهروندان به شمار می‌رود.

 5- سازماندهی انتخابات واقعی با افزایش مشارکت و گسترش رقابت سیاسی بین گروه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی بستری مناسب برای رقابت تشکل‌های موجود در جامعه بوجود می‌آورد و حتی شرایط و زمینه‌های لازم برای ظهور گروه‌های جدید سیاسی- اجتماعی بوجود می‌آورد. براین اساس انتخابات به عنوان عرصه مبارزه در رقابت گروه‌ها، تشکل‌ها، اندیشه‌ها، طرحها و دیدگاه‌ها از یک طرف با بسط علایق سیاسی در بین آحاد مردم، آنها را به حقوق سیاسی خودشان آشنا ساخته و باور شهروندان را به رعایت ارزشهای مردم سالارانه تقویت می‌کند و از طرف دیگر رقابت مسالمت آمیز بین گروه‌های سیاسی را برای تصاحب قدرت نهادینه ساخته و موجب تقویت آنها می‌شود.

6- انتخابات آزاد و قانونمند به عنوان بارزترین شکل نهادینگی مشارکت سیاسی، عمده‌ترین ابزار ایجاد و حفظ جامعه مدنی به شمار می‌آید. رویه‌های مشارکت سیاسی از طریق انتخابات می‌تواند مسبب تکوین و تداوم جامعه مدنی باشد. انتخابات فضا را برای بسط دامنه قدرت اجتماعی یا به عبارتی قدرت نهادهای واسط می‌گشاید و از مسئولیت حکومت در برابر ملت سخن می‌گوید.

7- انتخابات به عنوان عالی‌ترین مظهر حضور مردم در عرصه سیاسی و مهمترین مجرای تحقق حاکمیت مردم است. نظام مردم سالار نظام حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش، نظام داشتن حکومتی برخاسته از مردم و پاسخگو در برابر مردم است. برگزاری انتخابات مشارکت‌آمیز و رقابتی احساس مسئولیت نظام در مقابل خواست‌های جامعه را افزایش می‌دهد. انتخابات موجب افزایش احساس مسئولیت حاکمان در مقابل خواست‌های جامعه می‌شود.

8- انتخابات به ایجاد و بازنمایی مشروعیت سیاسی می‌انجامد و بر وسعت و کیفیت مشارکت مردم می‌انجامد. انتخابات و آرای عمومی برای انتخابات کارگزاران و حل مشارکت کشور مهمترین عامل مشروعیت حاکمیت است. انتخابات ابزاری مناسب برای حل بحرانهایی است که اغلب دولتها با آن گریبانگیر هستند.

 9- ترغیب فردباوری و عقلانی‌سازی رفتار جمعی نیز یکی دیگر از کارکردهای انتخابات است. سازماندهی افراد در نهادی مدنی و فراهم آوردن مکانیزمی برای اظهار وجود اخذ رای و نظر آنها سبب می‌شود هر فرد ضمن کسب احساس تعلق و موثر بودن و هویت جمعی بر تنش‌های ناشی از خود بیگانگی و بی‌تفاوتی سیاسی فاق آید. انتخابات بواسطه کرکرد تخصص خود در روند عقلایی‌کردن سیاست و مشارکت در نظام مردم سالار نقش بسزایی را ایفا می‌کند.

 10- مهمترین کارکرد ویژه انتخابات و مشارکت سیاسی مردم، خنثی‌سازی توطئه‌ها و تهدیدات دشمنان می‌باشد که در عین حال موجب افزایش اقتدار نظام و امنیت ملی کشور می‌شود و دارای پیامدهای مثبت منطقه‌ای و بین‌المللی برای نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران خواهد بود.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۱۱/۳۰
بهاره پویش

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی