آثار جنگ و چهرههاى مقاومت زنان
گرچه شروع رسمى جنگ در پایان شهریورماه بود اما جنگ مدتها پیش آغاز شده بود. عراق سیاستى را در پیش گرفته بود که علىرغم صلح میان دو کشور به گونههاى مختلف به نبرد تداوم مىبخشید. این سیاست مبتنى بر بیرون راندن ایرانیانى بود که از مدتها و نسلى پیش براى زیارت، تحصیل و کار به عراق رفته و در آنجا ساکن شده بودند. شدت بخشیدن به این سیاست در ماههاى اوّل پیروزى انقلاب اسلامى به قدرى شدید بود که کلیه زنان ایرانى (که حتى تولد خود و پدرانشان در عراق بود) باید کشور را ترک مىکردند. در صورتى که متأهل بودند و همسر آنها عراقى بود، ما باید همسر را طلاق مىداد. اگر آنها فعالیت سیاسى داشتند چون راضیه تقىجواد دستگیر مىشدند. مأموران حتى با وجود پیگیرىهاى متعدد، رسیدگى به وضع آنان را در شأن خود نمىدانستند، به گونهاى که تا کنون از برخى آنها خبرى به دست نیامده است.
اگر از عراق خارج مىشدند اجازه برداشتن و همراه داشتن پول، طلا، لباس و ... را نداشتند. در بسیارى اوقات به خانه آنان مراجعه مىشد، آنها را از خانه به زور خارج کرده، سوار کامیون و بدون هیچ امکاناتى در مرز رها مىکردند. زنان تا مدتها از خانواده و فرزندان خود بىخبر مىماندند. مسافت طولانى که پیمودن آن، دو - سه روز طول مىکشید باعث پدید آمدن مشکلات جسمى شدید مىشد، علاوه بر آنکه مشکلات روحى جدایى از خانواده و فرزندان آنان را بسیار مىآزرد. بسیارى در اردوگاهها مىماندند و به انجام کارهاى خدماتى براى افراد مسن و مریض مىپرداختند. برخى که در شهرهاى ایران فامیل داشتند، نزد آنها مىرفتند. با شروع رسمى جنگ تعداد زیادى از آنان به صورت داوطلب شروع به فعالیت کردند و به خاطر دانستن زبان عربى در بسیارى از مقاطع فعالیت آنها مفید واقع مىشد.
با شروع جنگ به خاطر بمباران شدید مناطق و شهرها بسیارى از زنان و کودکان جانباز شده یا به شهادت رسیدند.