شاعران حماسه عشق
شاعران دفاع مقدس
حقایق و مجردات که تنها به چشم دل و حال فراغت و صبر و طاقت مشهود ما هستند تنها از یک راه در جهان مادی و آن هم در پایین ترین مراتب وجودی خود قابل وصول هستند و آن راه کلام است .
کلام اگر بخواهد دوباره بال و پر بگیرد و هم نشین معانی باطنی خویش در نشئه ی ملکوتی خود باشد محتاج وزن و قافیه و عروض است لذا شعر زبان بی زبانی است،
شرح حالاتی است که ندیده ایم و وصف وجود لازمانی و لامکانی ماست و اگر مقرون با معنایی ناکجا آبادی شود دیگر از اینجا نخواهد بود .
محمدرضا آقاسی، 24 فروردین ماه سال 1338 در تهران در خانوادهای مذهبی و شاعر متولد شد. وی به علت اختلاف نظر با مسئولین هنرستان تجسمی ادامه تحصیل نداد و به مدرک سیکل اکتفا کرد. آقاسی قبل از انقلاب، در سالهای 55 و 56 به عضویت انجمنهای ادبی آن زمان درآمد و بعد از انقلاب نیز از محضر اساتیدی چون مهرداد اوستا و یوسف میرشکاک استفاده نمود.
وی از سال 51 شروع به سرودن شعر نمود اما عمده اشعار وی متعلق به سالهای 68 به بعد است.
آقاسی مدتی نیز در جبهههای جنگ در مناطق شوش دانیال و جزیره مجنون و سه راه جفیر و شلمچه بود.
از وی که با مثنوی بلند شیعه در جامعه شناخته شد، اشعار زیادی در خصوص جبهه و اهل بیت بر جای مانده است.
محمدرضا آقاسی،شاعر و مثنویسرای اهل بیت عصمتوطهارت،در سن٤٦ سالگی،بامداد سه شنبه سوم خرداد ماه ٨٤ به علت عارضه قلبی در مرکز تخصصی قلب تهران دار فانی را وداع گفت.پیکر وی 5 خردادماه از مقابل معراج الشهدای تهران تشییع و در قطعه ۲۵ شهیدان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
مصاحبه
نمونه اشعار:
بوی شهید
خون هابیل در این بادیه می جوشد
بهزاد سپهر در روز پانزدهم خردادماه سال 1352 چشم به جهان گشود. در نوجوانی در اثر سانحهای سایه پدر را از دست داد و در کنار تحصیل با وجود سن کم، به کار پرداخت تا مادر را در تأمین معاش خانواده یاری رساند. بنگاه تهیه و فروش قطعات اوراقی ماشینهای سنگین، کارگاه تزریق پلاستیک، طلاسازی، تأسیس و ادارهی ارزان فروشی خواربار و کار در شرکت مخابرات از جمله فعالیتهای اقتصادی او بود.در سال 1377 اولین شعرش را در مدح شهدا نوشت و آن را با نام (ع، سپهر) امضا کرد. نام عبدالله را به تأسی از وجود حضرت امیرمؤمنان که نامههای مکتوب در نهجالبلاغه را "عبدالله، علی بن ابیطالب" امضا میکرد، انتخاب نمود. اما دوست داشت او را ابوالفضل صدا بزنند. سبک شعرهای او اغلب فوللکوریک و عامیانه بود.سپهر سرانجام به علت بیماری کلیوی در بیمارستان سینا دار فانی را وداع گفت، پیکر پاکش را در سالروز ولادت حضرت ابوالفضل العباس (ع) در گلزار شهدا قطعهی 44(قطعه شهدای گمنام) به خاک سپردند.
نمونه اشعار:
بسیجی دست مریزاد
دفتر سرخ
شهید گمنام
آهای آدم بزرگا
بوی یاس
بوسه ی عاشقونه
الو الو کربلا
اتل متل یه بابا
این کمترین تا این وقت که رسیده ام ، با این دو دیده ام و با دیده دلم ، دیده ام که یارانِ حق ، بسیجیان ، در بطن هر معرکه ای نصیب می برند و پای ، و پناه به یگانه خدای ، از دلی که شکسته و فرمانبردار نباشد . و بینایند و دانایند و دانند که اگر فرشته وَش به ادای تکلیفند ، باید به صراط اندر باشند و چون تندر ... و بکوشند و بخروشند و اگر برسند یا نرسند "رضا باشند و رضایند !"
حاج رحیم چهره خند صاف وساده شده مثل اصحاب کهف . راست می گوید که او شاعر نیست ، این شهدا هستند که از زبان او می گویند . هم نشینی با شهدا در همه ی هشت سال دفاع مقدس او را مثل شهدا کرده و حالا ، باید اینقدر در بیان حقایق در قالب شعر و داستان و خاطره گویی تبحر داشته باشد .
بودن با شهدا و حضور درمعرکه هایی که انسان را از همه ی بستگی هایش رها می کند ، روح انسان را همچون آیینه می کند .
گزیده ی اشعار:
گلستان جنگ (یاعلی نصراله )
بچه های تفحص
رمز رخ یار
معرکه ی شیدایی
مثل یک سوال سخت
رکعت آخر عشق
علیرضا قزوه متولد 1342 در شهرستان گرمسار است. تا دیپلم تجربی را در این شهر سپری کرد و بعد برای ادامه تحصیل به قم رفت و تا سال 1369 در این شهر بود. لیسانس حقوق قضایی خود را از دانشگاه قم گرفت و تحصیلات تکمیلی خود را رشته ادبیات فارسی از دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی در مقطع فوق لیسانس و فیلولوژی از دانشگاه دولتی ملی تاجیکستان در مقطع دکتری ادامه داد.
وی مدتی در جراید و رسانه های کشور از جمله روزنامه جمهوری اسلامی ، روزنامه اطلاعات ، مجله امید انقلاب، ادبستان و اهل قلم و برنامه های ادبی رادیو کار کرده است.
قزوه از سال 1377 تا 1379 به عنوان وابسته فرهنگی در تاجیکستان بوده است. ایشان همچنین با راه اندازی نخستین جشنواره شعر فجر قدمی جدی برای معرفی و ارتقاء شعر ایران برداشته است.
قزوه به مدت یک سال نیز عهده دار ریاست شورای شعر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود.
وی از سال 1386 تاکنون به عنوان وابسته فرهنگی و مدیر مرکز تحقیقات فارسی دهلی نو مشغول به فعالیت است.
از قزوه حدود 40 کتاب شعر و نقد و سفرنامه و نثر و تحقیق به چاپ رسیده است.
کتابهای از نخلستان تا خیابان ، شبلی در آتش، این همه یوسف، عشق علیه السلام، قطار اندیمشک، با کاروان نیزه، سوره انگور و انگشتری سوم خاتم از مجموعه های اشعار اوست.
قزوه در زمینه سفرنامه نویسی نیز دو اثر پرستو در قاف (سفرنامه حج) و قونیه در قطار(سفرنامه قونیه) را چاپ کرده است.
تصحیح نسخه خطی بیدل به انتخاب بیدل به همراه پروفسور شریف حسین قاسمی، چاپ دیوان دوجلدی بیدل نسخه رامپور(قدیمی ترین و معتبرترین نسخه بیدل با 251 غزل به دستخط خود وی ) و تصحیح تذکره کلمات الشعرای سرخوش و کتاب خورشیدهای گمشده (معرفی شعر تاجیکستان در یکصد سال اخیر) از دیگر کارهای پژوهشی وی می باشد.
آثار شعر و نثر این شاعر در کتابهای درسی نیز به چاپ رسیده است. ضمن آن که اشعاری از این شاعر در دفترهای مستقل و جمعی به بیش از ده زبان زنده دنیا ترجمه شده است.
وی همچنین سفرهای فرهنگی و شعرخوانی به چندین کشور دنیا داشته است.
نمونه اشعار:
جنگ حتما از خیال شاعران رنگینتر است
بچه های خط اول
قیصر امینپور در ۲ اردیبهشت ۱۳۳۸ در شهرستان گتوند در استان خوزستان به دنیا آمد. در سال ۵۷ در رشته دامپزشکی دانشگاه تهران پذیرفته شد ولی پس از مدتی از این رشته انصراف داد
قیصر امینپور، در سال ۱۳۶۳ بار دیگر اما در رشته زبان و ادبیات فارسی به دانشگاه رفت و این رشته را تا مقطع دکترا گذراند و در سال ۷۶ از پایاننامه دکترای خود با راهنمایی دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی با عنوان «سنت و نوآوری در شعر معاصر» دفاع کرد. این پایاننامه در سال ۸۳ و از سوی انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شد.
او در سال ۱۳۵۸، از جمله شاعرانی بود که در شکلگیری و استمرار فعالیتهای واحد شعر حوزه هنری تا سال ۶۶ تأثیر گذار بود. وی طی این دوران مسئولیت صفحه شعر ِ هفتهنامه سروش را بر عهده داشت و اولین مجموعه شعر خود را در سال ۶۳ منتشر کرد. اولین مجموعه او «در کوچه آفتاب» دفتری از رباعی و دوبیتی بود و به دنبال آن «تنفس صبح» تعدادی از غزلها و شعرهای سپیداو را در بر میگرفت. امین پور هیچگاه اشعار فاقد وزن نسرود و در عین حال این نوع شعر را نیز هرگز رد نکرد.
دکتر قیصر امینپور، تدریس در دانشگاه را در سال ۱۳۶۷ و در دانشگاه الزهرا آغاز کرد و سپس در سال ۶۹ در دانشگاه تهران مشغول تدریس شد. وی همچنین در سال ۶۸ موفق به کسب جایزه نیما یوشیج، موسوم به مرغ آمین بلورین شد. دکتر امینپور در سال ۸۲ بهعنوان عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزیده شد.
گزیده اشعار :
شعری برای جنگ
راه نا تمام
آی گلها چرا نمی خندید؟
مدرسه منهای چهار
غزل تصمیم