کلام پدرانه ........
نگرش امام خمینی(س)
به نقش زنان در توسعه فرهنگی و مقابله با تهاجم فرهنگی
امروز خطرهای بزرگی جهان اسلام را تهدید میکند از جمله میتوان به تخریب فرهنگ اسلامی با استفاده از ابزارهای فرهنگی نوین اشاره نمود.
میدانیم مسلمانان صدرِ اسلام با تحول معنوی و معرفتیِ نشأت گرفته از اسلام، نهضت علمی و فرهنگی را بوجود آوردند که موجب تمدنی عالی و انسان ساز شد و با گسترش روزافزون، قرنها برتری خود را حفظ نمود.
حال این سوال مطرح میشود چرا در عصر حاضر عسرتِ «دیانت» و مهجوریتِ «فرهنگ اسلامی» را نظاره می کنیم؟ چه باید کرد؟
برای پاسخ به این سوال به مبانی فکری امام خمینی(س) اشاره میکنم. اندیشهای بر گرفته از تعالیم اسلامی و با این باور که "یک کشور با برنامه اسلامى، مىتواند اداره بشود"[1] به شرط آنکه، خودمان شخصیت پیدا بکنیم و ببینیم اسلام در دنیا چه کرده و بدانیم اینهایی که مىگویند از اسلام کارى برنمىآید و یا اسلام قدیمى شده است، از بابت این است که ملتفت نیستند، فرهنگ غیر خودی به آنها تزریق شده است.[2]
در قرائتِ امام خمینى از اسلام، جهان بینی[3] و انسان شناسی[4] دارای مفاهیمی از جمله؛ حاکمیت بینش توحیدی بر تمامی شئون و عرصههای حیات فردی و اجتماعی، نقش و تأثیر بنیادینِ اعتقاد به اصول و فروع، کرامت و شرافت ذاتی انسان، تعقل، اراده و اختیار در انتخاب سرنوشتِ خود، وجود سرشت مادی و معنوی با قابلیت رشد و شکوفایی آن، کمال جویی فطری، تربیت پذیری، عدالت خواهی و تأثیر پذیری انسان از عوامل مثبت و منفی محیط اجتماعی است که هرکدام در توسعه و یا سازندگی نقش اساسی دارد. ایشان با تقسیم بندی سازندگی به دو بخش فردی و اجتماعی، سازندگی فردی را مقدم بر سازندگی اجتماعی میدانند و میفرمایند:
" سازندگیهاى روحى مقدم بر همه سازندگیهاست. جهاد سازندگى از خود افراد باید شروع بشود و خودشان را بسازند و با شیطان باطنى جهاد کنند که این جهاد منشأ همه جهادهایى است که بعد واقع مىشود. انسان تا خودش را نسازد نمىتواند دیگران را بسازد و تا دیگران ساخته نشوند، نمىشود که کشور ساخته بشود."[5]
پس اگر انسانها به خودشان توجه داشته باشند و با شیطان درونشان جهاد نکرده باشند، نه تنها نمىتوانند جامعه را اصلاح بکنند بلکه موجب فساد جامعه نیز میشوند[6]، ایشان معتقدند کارگزاران هر کشور باید اصلاح را از خودشان شروع کنند، اگر هواهاى نفسانى اسباب این بشود که گلهها به شکایتها، شکایتها به مخالفتها برسد، آن روزى است که عزاى همه کشور را باید گرفت و گناهش گردن کسانی است که نفسانیت را زیر پا نگذاشته اند[7].
مطالب بالا رابطه تنگاتنگ توسعه و فرهنگ را نشان میدهد. از نظر امام خمینی فرهنگ، هویت و موجودیت هر جامعهای را تشکیل میدهد[8] و توسعه فرهنگی شرط اصلی و زیر بنای ابعاد دیگر توسعه است. و فرهنگ مورد نظر امام فرهنگ اسلامی[9] است. وظیفه فرهنگ اسلامی انسانسازی است همچنانکه ماموریت انبیاء نیز برای آدم سازی بوده است.[10]
بنابر توضیحات داده شده انسان تربیت شده در این مکتب میتواند موجب رشد و توسعه جامعه شود.
نقش زنان در توسعه فرهنگی
اندیشههای فرهنگی و اجتماعی امام نسبت به زنان نیز از این قاعده مستثنی نیست. ایشان اقتدای به دخت گرامی رسول اکرم(صلی الله و علیه و آله) را که آراسته به همه ویژگیهای انسان کامل است، شایسته زن مسلمان میدانند[11] و معتقدند اگر زنان از این بانوی بزرگوار که همه جلوههای انسانی را داراست[12]، تبعیت کنند، جامعه همواره رو به رشد و توسعه خواهد بود. این ویژگیها در سه محور تبیین میشود:
1.منزلت و شخصیت زن؛ ابعاد وجودی و انسانی حضرت زهراسلاماللهعلیها[13]،بیانگر آن است که زن دارای هویت انسانی است و قابلیت رشد و تعالی دارد. پس بکار بردن تعابیری مانند "زن مظهر تحقق آمال بشر است"[14]، "زن انسان است، آن هم یک انسان بزرگ"[15]، "از دامن زن مرد به معراج مىرود"[16] شایسته این شخصیت است.
2. نقش زن در خانواده؛ ایفای نقش همسر و مادر در خانواده، یعنی اصالت دادن به نهاد خانواده از دو منظر؛ یکی انس جویى و محبت ورزى به همسر و دیگری فراهم نمودن جایگاه امن و آماده تربیت فرزندان. بنابراین خانواده یکى از حیاتى ترین و زیربنایى ترین نهادهاست و بدون حضور سازنده و فعال "نهاد خانواده" و تحقق نیافتن "خانواده مطلوب" توسعه در جامعه اسلامى امکانپذیر نیست. برنامهها و قوانین اسلام در مورد خانواده مانند انتخاب همسر شایسته، شرایط ازدواج، چگونگی فرزنددار شدن و آداب دیگر دلایلی بر اهمیت تربیت در خانواده میباشد و تهذیب نفس و تربیت موجود انسانى- الهى در کانون خانواده همسو با مقاصد انبیاء و مکتب اسلام است.[17]
امام خمینی(س) موفقترین خانواده را خانه کوچک فاطمه- سلام اللَّه علیها- میدانند که در آن خانه افرادی تربیت شدند که تمام قدرت حق تعالى را تجلى دادند و خدمتهایى کردند که همه بشر را به اعجاب درآورده است.[18]
خانواده اولین هستۀ جامعه است که در آن انسان تربیت میشود و مادران مسئولیت سنگین تربیتِ بچه ها را برعهده دارند. حرف مادر، خُلق مادر، عمل مادر، در بچهها اثر دارد. اگر دامن مادر طاهر، پاکیزه و مهذب باشد، بچه از اول با اخلاق صحیح و تهذیب نفس و عمل خوب رشد مىکند. اگر یک بچه خوب تربیت شود ممکن است که سعادت یک ملت را همان یک بچه تأمین کند، همان طوری که اگر یک بچه بد هم بزرگ بشود، ممکن است یک فساد در جامعه پیدا بشود[19]. پس شغل شریف مادری شایسته تعابیری است، مانند "تجسّم عطوفت و رحمت در دیدگان نورانى مادر، بارقه رحمت و عطوفت ربّ العالمین است."[20]
3.نقش زن در جامعه؛ امام خمینی(س) صلاح و فساد جامعه را در گرو صلاح و فساد زنان مىدانند[21]، زیرا اولا مادران نقش اساسی در تربیت فرزندان دارند و اینها سرمایههاى انسانى هستند که محور اصلی توسعه در هر جامعه میباشند و با تربیت صحیح یا غلط آنها، انسانهای صالح و یا ناصالح درست میشود که در سعادت و یا شقاوت جامعه تأثیر بسزایی دارد و ثانیا زنان نیمی از جامعه را تشکیل میدهند که در حوزههای اخلاقی و تربیتی، سیاسی، فرهنگی و علمی، دفاعى و نظامى نقش ایفا میکنند. پس علاوه بر اینکه جامعه از قابلیتها، استعدادها و خلاقیتهای زنان استفاده میکند، جهتدهی نیمِ دیگر جامعه نیز برعهده آنان است. مثلاٌ در حوزه اخلاقی و تربیتی؛ زن با تربیت صحیح انسان درست مىکند؛ و با تربیت صحیح کشور را آباد مىکند.[22] همچنانکه در تحصیل علم و کسب فضایل اخلاقی خود نیز می کوشد.[23]
در حوزه سیاسی؛ در انقلاب اسلامى ایران نقش بانوان از نقش مردها بالاتر بود زیرا آنها هم خودشان فعالیت مىکردند و هم مردها را به فعالیت تشویق میکردند. بنا بر این افتخارى که آنها ایجاد کردند قابل تقدیر فراوان است"[24]
در حوزه فرهنگی وعلمی؛ ایشان با اشاره به مظلومیت فرهنگ اسلام و ضرورت احیای این فرهنگ خانمها را به فعالیت در جبهه علمى و فرهنگى تشویق میکنند.[25] و به لحاظ آنکه فرزندان امروز و نسل فردا در دامن زنان تربیت میشوند، میفرمایند؛"شما بانوان در ایران ثابت کردید که در پیشاپیش این نهضت قدم برداشتید. شما سهم بزرگى در این نهضت اسلامى ما دارید. شما در آتیه براى مملکت ما پشتوانه هستید. از شماست که مردان و زنان بزرگ تربیت مىشود. "[26]
در حوزه دفاعى و نظامى؛ با اشاره به نقش افتخارآفرین زنان در مقابله با رژیم ستمشاهی، و ایستادگی در برابر ابرقدرتها میفرمایند: "مقاومت و فداکارى این زنان بزرگ در جنگ تحمیلى آن قدر اعجابآمیز است که قلم و بیان از ذکر آن عاجز بلکه شرمسار است"[27].
نقش زن در مقابله با تهاجم فرهنگی
تبادل فرهنگی با تهاجم فرهنگی متفاوت است؛ در تبادل فرهنگی فرهنگها بررسی میشوند و جامعه اسلامی میتواند آزادانه اجزای مطلوب فرهنگ دیگران را بررسی و اجزایی را که مطابق با ارزشهای فرهنگ خودی است، انتخاب نماید. چنانچه خداوند میفرماید: فَبَشِّرْ عِبَادِی * الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِکَ هُمْ أُولُوا الألْبَابِ.[28] اما در تهاجم فرهنگی، مهاجم تلاش میکند با استفاده از ابزارهای لازم با تخریب فرهنگ جامعه، فرهنگ مهاجم را تحمیل و نهایتا جامعه را نسبت به فرهنگ وارداتی تسلیم نماید. مهاجم فرهنگی در جوامع اسلامی تلاش میکند تا با استفاده از ابزارهایی مانند علم و تکنولوژی، تجهیزات پیشرفته تبلیغاتی و هنر، عقاید بنیانی اسلام را زیر سوال ببرد و با احیای خودباختگی، ایجاد انگیزههای قومی، تاریخی و فرقهای، رواج فرهنگ بیبندو باری، مصرفگرایی و ... به طور نامحسوس بر فکر و قلب مسلمانان، بخصوص نسل جوان رخنه کنند. امام خمینی(س) با ایجاد تحولی بنیادین و گسترده در حوزه زنان و دگرگونی در نگرش به شخصیت و نقش زن، به تأثیرگذاری زن مسلمان در تقابل با هجوم فرهنگی میپردازند و در تحلیل فرصتها و تهدیدها، از نقش زنان به عنوان فرصتی مناسب برای مقابله با این پدیده شوم یاد میکنند. در اینجا به برخی از روشهای مهاجمین و راههای مقابله با آن اشاره میشود:
الف- مهاجم با استفاده از واژهها و اصطلاحات پر طرفدار مانند آزادی و تبلیغات گسترده در ترویج معانی مورد نظر خود در اینگونه واژهها، چنان عمل میکند که گویی معنی تحمیل شده از بدیهیات است و نیازی به تدبر و تفکر ندارد. مثلا به اسم اینکه زن را مىخواهند آزاد کنند به زن ظلمها کردند و او را از آن مقام شرافت و عزت که داشت پایین کشیدند. زنها و جوانان را فاسد الاخلاق کردند.[29] امام در تعریف صحیحِ آزادی میفرمایند؛ اسلام با همه مظاهر تمدن موافق است مگر آنچه که به آسایش ملت لطمه وارد آورد و با عفت عمومى ملت منافات داشته باشد. اسلام با آزادى زن نه تنها موافق است بلکه خود پایه گذار آزادى زن در تمام ابعاد وجودى زن است.[30]
ب- ایجاد فرهنگ خودباختگی؛ آنها تبلیغات کردند تا خانمها را از آن حیثیتى که دارند بیندازند. به نام مُدْ حیثیتشان را بگیرند و با تغییر مُدْ آنها نیز تغییر کنند[31]. پس اگر زنان بخواهند مستقل باشند و با هویت ملی خویش شناخته شوند، باید از اینگونه تقلید دست بردارند.[32]
ج- ترویج فرهنگ فرنگی مآبی؛ این روش علاوه بر خودباختگی تحمیل مصرف گرایی و واردات بی حد و حصر اجناس غیر ضروری را نیز بدنبال دارد. ابزارهایی مانند مانند رادیو و تلویزیون و فضای مجازی و ... در تخدیر ملتها، خصوصاً نسل جوان بکار گرفته میشود. آنها براى درست کردن بازار کالاها خصوصاً تجملى و تزئینى از هر قماش، از تقلید در ساختمانها و تزئینات و تجملات آنها و تقلید در اجناس نوشیدنى و پوشیدنى و در فرم آنها استفاده میکنند، به طورى که افتخار بزرگِ فرنگى مآب بودن در تمام شئون زندگى از رفتار و گفتار و پوشش و فرم آن بویژه در خانمها ظاهر میشود. جوانان- زن و مرد- بجای کار و صنعت و تولید و دانش، منحرف و به سوى بیخبرى از خویش و شخصیت خود و یا بدبینى و بدگمانى به همه چیز خود و کشور خود هدایت مىشوند و کالاهاى تجملاتى در مقابل ذخائر طبیعی وارد مىشوند.[33] امام خمینی این فرهنگ را مغایر با تعلیمات انبیا میدانند و معتقدند میزان شایستگی در مکتب انبیاء، انسانیت، تقوا و علم است[34]. و میفرمایند: "از براى زن ابعاد مختلفه است؛ چنانچه براى مرد، و براى انسان. این صورت طبیعى نازلترین مرتبه انسان است و نازلترین مرتبه زن است و نازلترین مرتبه مرد است؛ لکن از همین مرتبه نازل، حرکت به سوى کمال است. انسان، موجود متحرک است؛ از مرتبه طبیعت تا مرتبه غیب، تا فنا در الوهیت."[35] با این توضیح ایشان حضرت زهرا – سلام الله علیها- را تحقق تمام جلوه زن میدانند زیرا از مرتبه طبیعت حرکت کردهاند؛ حرکت معنوى؛ با قدرت الهى، با دست غیبى، با تربیت رسول اللَّه- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- مراحل را طى کردهاند تا به مرتبهاى رسیدهاند که دست همه از او کوتاه است.[36]
د- مقابله با عفاف؛ مفهوم عفاف در کتب اخلاقی، اعتدال و تهذیب قوه شهویه انسان است.[37] پس حجاب اسلامی حافظ ارزشهای زن[38] و مبارزه علیه حجاب قیام براى نفس[39] است. امام خمینی در مورد زنان میفرمایند: "خداوند شما را با کرامت خلق کرده است، آزاد خلق کرده است. خداوند همان طورى که قوانینى براى محدودیت مردها در حدود اینکه فساد بر آنها راه نیابد دارد، در زنها هم دارد. همه براى صلاح شماست. همه قوانین اسلامى براى صلاح جامعه است. آنها که زنها را مىخواهند ملعبه مردان و ملعبه جوانهاى فاسد قرار بدهند خیانتکارند. زنها نباید گول بخورند؛ زنها گمان نکنند که این مقام زن است که باید بزک کرده بیرون برود با سرِ باز و لخت! این مقام زن نیست؛ این عروسک بازى است.[40]
ایشان معتقدند، حجاب اسلامی براى حفظ ارزشهاست. هرچه را که خدا دستور فرموده است ـ چه براى زن و چه براى مرد ـ براى این است که، آن ارزشهاى واقعى که اینها دارند و ممکن است به واسطۀ وسوسه هاى شیطانى یا دستهاى فاسد استعمار و عمال استعمار پایمال شوند، این ارزشها زنده بشود[41].
ه- تبلیغات سوء علیه اسلام؛ آنها تبلیغات کردهاند که اسلام عامل عقبماندگی زنان است و میگویند بنا بر نظر اسلام، زنها باید توى خانهها بنشینند و یک قفلى هم درش بزنند بیرون نیایند! این حرف غلطى است که به اسلام نسبت مىدهند. زنان در همه مقدرات اساسی کشور حق دخالت دارند.[42] در صدر اسلام زنها توى لشکرها بودند؛ توى میدانهاى جنگ مىرفتند. در زمان پیغمبر اسلام که زنها را هیچ حساب مىکردند، اسلام زنها را قدرت داده است. اسلام زنها را در مقابل مردها قرار داده؛ نسبت با آنها تساوى دارند.[43]
و- محروم کردن کشورهای اسلامی از پیشرفت؛ مهاجمان در طول تاریخ و در سدههاى اخیر مسلمانان را از هر پیشرفتى محروم کردهاند. امام میفرمایند: "مراکز تبلیغاتى علیه دستاوردهاى خودى و نیز خودْ کوچکدیدنها و یا ناچیزدیدنها، مانع هر فعالیتى براى پیشرفت شد. واردات کالاهای غیر ضروری و سرگرم کردن بانوان و مردان خصوصاً طبقۀ جوان، به اقسام اجناس وارداتى از قبیل ابزار آرایش و تزئینات و تجملات و بازیهاى کودکانه و سرگرم کردن و به تباهى کشاندن جوانها که عضو فعال هستند با فراهم آوردن مراکز فحشا و دهها از این مصایب حساب شده، براى عقب نگهداشتن کشورهاست[44]. ایشان معتقدند اگر جامعه زنان، از غفلت و خواب مصنوعى که از جانب چپاولگران بر آنان تحمیل شده است، برخیزند و همگان دوش به دوش هم به داد بازى خوردگان برسند. و زن را به مقام والاى خود، هدایت کنند. جامعه اصلاح میشود و کشور به آزادى و استقلال میرسد.[45]
نتیجه:
زنان از نظر اسلام نقش حساسى در بناى جامعه اسلامى دارند و اسلام زن را تا حدى ارتقا مىدهد که او بتواند مقام انسانى خود را در جامعه باز یابد و متناسب با چنین رشدى، مىتواند در ساختمان حکومت اسلامى مسئولیتهایى را به عهده بگیرد[46]. زنان همچون مردان در ساختن جامعۀ اسلامى فردا شرکت دارند[47].
در خاتمه امیدوارم در سالی که مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنهای آن را سال اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی نام نهادند بتوانیم در ترویج فرهنگ اسلامی بیش از پیش گام برداریم.
والسلام و علیکم و رحمه الله و برکاته
[1] . صحیفه امام؛ ج8، ص79.
[2] . رک به: صحیفه امام؛ ج8، ص79.
[3] . رک به: ولایت فقیه(حکومت اسلامى)، 133.
[4] . رک به: صحیفه امام؛ ج8، ص326.
[5] . صحیفه امام؛ ج 11، ص379.
[6] . رک به: صحیفه امام؛ ج 11، ص379.
[7] . رک به: صحیفه امام؛ ج 17، ص533.
[8] . رک به: صحیفه امام؛ ج 15، ص243.
[9] . رک به: صحیفه امام؛ ج8، ص85.
[10] . رک به: صحیفه امام؛ ج 7، ص427.
[11] . رک به: صحیفه امام؛ ج19، ص184.
[12] . رک به: صحیفه امام؛ ج7، ص337.
[13] . رک به: صحیفه امام؛ ج 7، ص337.
[14]. صحیفه امام؛ ج 7، ص341.
[15] . صحیفه امام؛ ج 7، ص339.
[16] . صحیفه امام؛ ج 7، ص341.
[17]. رک به: صحیفه امام؛ ج6، ص42.
[18]. رک به: صحیفه امام؛ ج16، ص192.
[19]. رک به: صحیفه امام؛ ج8، ص363.
[20] . صحیفه امام؛ ج16، ص225.
[21]. رک به: صحیفه امام؛ ج16، ص192.
[22] . رک به: صحیفه امام؛ ج7، ص339.
[23] . رک به: صحیفه امام؛ ج6، ص521.
[24] . رک به: صحیفه امام؛ ج18، ص402.
[25] . رک به: صحیفه امام؛ ج20، ص9.
[26] . صحیفه امام؛ ج6، ص521.
[27] . صحیفه امام؛ ج16، ص194.
[28] . زمر/ آیه 17 و 18
[29] . رک به: صحیفه امام؛ ج7، ص338.
[30] . رک به: صحیفه امام؛ ج5، ص417.
[31] . رک به: صحیفه امام؛ ج9، ص402.
[32] . رک به: صحیفه امام؛ ج9، ص402.
[33]. رک به: صحیفه امام؛ ج21، ص434.
[34] . رک به: صحیفه امام؛ ج16، ص84.
[35]. صحیفه امام؛ ج7، ص338.
[36]. رک به: صحیفه امام؛ ج7، ص338.
[37] . رک به: شرح جنود عقل و جهل؛ ص151.
[38] . رک به: صحیفه امام؛ ج19، ص184.
[39] . رک به: صحیفه امام؛ ج1، ص22.
[40] . رک به: صحیفه امام؛ ج6، ص301.
[41] . رک به: صحیفه امام؛ ج19، ص185.
[42] . رک به: صحیفه امام؛ ج6، ص301.
[43] . رک به: صحیفه امام؛ ج5، ص216.
[44] . رک به: صحیفه امام؛ ج21، ص416.
[45] . رک به: صحیفه امام؛ ج14، ص317.
[46] . رک به: صحیفه امام؛ ج4، ص436.
[47] . رک به: صحیفه امام؛ ج5، ص520.