عفاف
گزیده ای از بیانات مقام معظم رهبری پیرامون حجاب و عفاف
*مردم ما چادر را انتخاب کردهاند. البته ما هیچ وقت نگفتیم که «حتماً چادر باشد، و غیرچادر نباشد.» گفتیم که «چادر بهتر از حجابهاى دیگر است.» ولى زنان ما مىخواهند حجاب خودشان را حفظ کنند. چادر را هم دوست دارند. چادر، لباس ملى ماست. چادر، پیش از آنکه یک حجاب اسلامى باشد، یک حجاب ایرانى است. مال مردم ما و لباس ملى ماست.(مهرماه 73)
*خانمها خیلى باید مراقبت کنند مسئلهى حجاب را، مسئلهى عفاف را؛ وظیفهى آنهاست، افتخار آنهاست، شخصیت آنهاست.(اردیبهشت ماه 91)
*حجاب مایهى تشخص و آزادى زن است؛ برخلاف تبلیغات ابلهانه و ظاهربینانهى مادیگرایان، مایهى اسارت زن نیست. زن با برداشتن حجابهاى خود، با عریان کردن آن چیزى که خداى متعال و طبیعت پنهان بودن آن را از او خواسته، خودش را کوچک میکند، خودش را سبک میکند، خودش را کمارزش میکند. حجاب وقار است، متانت است، ارزشگذارى زن است، سنگین شدن کفهى آبرو و احترام اوست؛ این را باید خیلى قدر دانست و از اسلام باید به خاطر مسئلهى حجاب تشکر کرد؛ این جزو نعمتهاى الهى است.(اردیبهشت ماه 91)
*حجاب، ارزشى است منطبق با طبیعت انسان.(اسفندماه 77)
*مسألهى حجاب، مسألهیى است که اگرچه مقدمهیى است براى چیزهاى بالاتر، اما خود یک مسألهى ارزشى است. ما که روى حجاب اینقدر مقیدیم، به خاطر این است که حفظ حجاب به زن کمک مىکند تا بتواند به آن رتبهى معنوى عالى خود برسد و دچار آن لغزشگاههاى بسیار لغزندهیى که سر راهش قرار دادهاند، نشود.(دی ماه 70)
*باید توجه کنید که هیچ بحثى در این زمینههاى مربوط به پوشش زن، از هجوم تبلیغاتى غرب متأثر نباشد؛ اگر متأثر از آن شد، خراب خواهد شد. مثلاً بیاییم با خودمان فکر کنیم که حجاب داشته باشیم، اما چادر نباشد؛ این فکر غلطى است. نه اینکه من بخواهم بگویم چادر، نوع منحصر است؛ نه، من مىگویم چادر بهترین نوع حجاب است؛ یک نشانهى ملى ماست؛ هیچ اشکالى هم ندارد؛ هیچ منافاتى با هیچ نوع تحرکى هم در زن ندارد. اگر واقعاً بناى تحرک و کار اجتماعى و کار سیاسى و کار فکرى باشد، لباس رسمى زن مىتواند چادر باشد و - همانطور که عرض کردم - چادر بهترین نوع حجاب است.(دی ماه 70)
*مسألهى حجاب، به معناى منزوى کردن زن نیست. اگر کسى چنین برداشتى از حجاب داشته باشد، برداشتش کاملاً غلط و انحرافى است.(دی ماه 68)
*مسألهى حجاب، به معناى جلوگیرى از اختلاط و آمیزش بىقیدوشرط زن و مرد در جامعه است.(دی ماه 68)
*ما حجاب را لباس «مشارکت اجتماعى» زنان مىدانیم و اگر نباشد، واقعاً در عرصه اجتماع، مشکل داریم و واقعاً هیچوقت احساس نکردهایم که این براى ما سختى و مشکلى به وجود آورده است. ما با داشتن حجاب، احساس راحتى خیلى بیشترى مىکنیم.(مهر ماه 77)
*حجاب، یکى از وسایل امنیت است. با حجاب زنِ مسلمان، هم خود زنِ مسلمان امنیت پیدا مىکند و هم مردان مسلمان امنیت پیدا مىکنند.(اسفند ماه 75)
*حجاب، تکریم آن کسى است که در حجاب است. حجاب زن، تکریم زن است.(دی ماه 86)
*در ایران باستانى زنهاى اعیان و اشراف و رؤسا همه باحجاب بودند؛ زنهاى افراد پائین و طبقات پست، نه، بىحجاب هم مىآمدند؛ مانعى هم نبود. اسلام آمد این تبعیض را گذاشت کنار، گفت نخیر، زن باید باحجاب باشد؛ یعنى این تکریم مال همهى زنان است.(دی ماه 86)
*ما زن را به عفّت، به عصمت، به حجاب، به عدم اختلاط و آمیزش بىحد و مرز میان زن و مرد، به حفظ کرامت انسانى، به آرایش نکردن در مقابل مرد بیگانه - براى آنکه چشم او لذّت نبرد - دعوت مىکنیم.(آذر ماه 71)
*در محیط دانشگاهها، خانمهاى دانشجو و استاد باید بکوشند روحیه و فرهنگ اسلامى را ترویج کنند. اجازه ندهید به کسانى - اگر خداى نکرده در دانشگاههاى کشور هستند - که نسبت به حجاب اسلامى یا زنان و دانشجویان دخترِ مسلمان بىاحترامى کنند. اجازه ندهید که اینها بتوانند افکار فاسد را منتشر کنند.(آذرماه71)
*اگر شما آقا، محرم و نامحرم را رعایت نکردید، اگر دوستِ جنس مخالف پیدا کردید، اگر با همه گرم گرفتید، اگر حجاب رعایت نشد، اگر صد جور زن با آرایشهای گوناگون در مقابل شما رژه رفتند؛ و نیز اگر شما خانم، هرجا یک مرد چنین و چنانی را دیدید و به او خیره شدید و نگاه کردید و چه و چه کردید، نتیجه چه میشود؟ نتیجه این میشود که همسر خودت از نظر تو دیگر آن جاذبه یی را که محبت ایجاد کند، نخواهد داشت. همسر شما هر کس هم که باشد، ولو حضرت یوسف، بعد از یک ماه یواش یواش عادی میشود. حضرت یوسف هم اولش خیلی برجسته است؛ زلیخا هم اولش خیلی برجسته است؛ اما بعد یواش یواش عادی میشود؛ ولی آن بیرونی نو است.(خرداد ماه83)
*برداشتن حجاب، مقدمهاى براى برداشتن عفت بود؛ براى برداشتن حیا در جامعهى اسلامى بود؛ براى سرگرم کردن مردم به عامل بسیار قوى و نیرومند جنسى بود؛ براى اینکه از همهى کارهاى دیگر بمانند؛ و یک مدتى هم موفق شدند، اما ایمان عمیق ملت ایران نگذاشت.(دی ماه86)
*عفّت در زن، وسیلهاى براى تعالى و تکریم شخصیت زن در چشم دیگران، حتّى در چشم خودِ مردان شهوتران و بىبندوبار است. عفّت زن، مایه احترام و شخصیت اوست. این مسأله حجاب و مَحرم و نامَحرم و نگاه کردن و نگاه نکردن، همه به خاطر این است که قضیه عفاف در این بین سالم نگهداشته شود.(مهرماه 76)
*سیاست راهبردىِ اساسىِ بنیانى غرب بر عرضه شدن و هرزه شدن زن است و حجاب مخالف آن است.(خرداد ماه90)
*ما در مورد خانمها، حجاب و آن حفاظ زنانه را - که در واقع احترام به زن است - مظهر تقوا مىدانیم.(بهمن77)
*نگاه عمومى به زن که در فرهنگ غربى نهادینه شده، نگاه غلطى است؛ نگاه ابزارى است، نگاه اهانتآمیز است. از نظر غرب، علت اینکه شما نباید توى چادر باشید، نباید حجاب داشته باشید، این نیست که آزاد باشید. شما دارید میگوئید من با حجاب هم آزادى دارم. او چیز دیگرى مورد نظرش است؛ زن را براى نوازش چشم مرد، براى بهرهورى نامشروع مرد، میخواهند به شکل خاصى در جامعه ظاهر بشود. این، بزرگترین اهانت به زن است؛ حالا ولو با چندین لفّاف تعارفآمیز این را بپوشانند و اسمهاى دیگرى رویش بگذارند.(مهرماه 88)
*اگر در جهت ایجاد حجاب، یک ذره نسبت به لباس افراد این جوامع تعرض بشود، همهى دنیا را غوغا برمىدارد؛ ولى اگر در جهت کشف حجاب، به لباس کسى تعرض بشود، یکصدم آن در دنیا غوغا نمىشود!(مهرماه69)
*عظمت زن به این نیست که بتواند چشم مردها را، هوس هوسرانان را به خودش جلب کند؛ این افتخارى براى یک زن نیست؛ این تجلیل زن نیست؛ این تحقیر زن است. عظمت زن آن است که بتواند حجب و حیا و عفاف زنانه را که خدا در جبلّت زن ودیعه نهاده است، حفظ کند؛ این را بیامیزد با عزت مؤمنانه؛ این را بیامیزد با احساس تکلیف و وظیفه؛(اردیبهشت ماه 82)
*هر حرکتى که براى دفاع از زنان انجام مىگیرد، باید رکن اصلى آن رعایت عفاف زن باشد.(مهر ماه 76)
*عفّت در زن، وسیلهاى براى تعالى و تکریم شخصیت زن در چشم دیگران، حتّى در چشم خودِ مردان شهوتران و بىبندوبار است. عفّت زن، مایه احترام و شخصیت اوست. این مسأله حجاب و مَحرم و نامَحرم و نگاه کردن و نگاه نکردن، همه به خاطر این است که قضیه عفاف در این بین سالم نگهداشته شود.(مهر ماه 76)